خلاصه قسمت دهم(۱۰) مختارنامه

خلاصه قسمت دهم۱۰ مختارنامه

خلاصه قسمت دهم۱۰ مختارنامهبروزرسانی ۹۶/۰۶/۰۶

مسلم بن عقیل را به نزد ابن زیاد آورده اند ، عمرسعد و شمر نیز در این جمع حضور دارند

ابن زیاد با قاطعیت دستور مرگ مسلم را اعلان می کند. مسلم از روی خویشاوندی که با عمرسعد دارد به او وصیت می کند

که به حسین بگوید به کوفه نیاید، همچنین بدنش را بعد از مرگ دفن کرده و هفتصد درهم قرض او را بپردازد. عمرسعد مستأصل است…

سپس مسلم آب می خواهد. امّا توهین ابن زیاد سبب می شود مسلم با او مناظره کند

فاتح این بحث مسلم است، ابن زیاد خودخوری می کند، هنگامی که برای مسلم آب می آورند

تا بنوشد، خونش در آب ریخته و نمی تواند آن را بخورد. ابن زیاد هم سعی می کند

مسلم و اعتقاداتش را تحقیر کند، سپس دستور می دهد مسلم را از کنگره کاخ پرت کرده و سرش را از تنش جدا کنند.

مختار برای حمایت از مسلم با سپاهی عازم کوفه است

که کیان خبر مرگ مسلم و شکست قیامش  را به مختار می دهد

مختار آنچه را شنیده باور نمی کند، تنها بر لب شط می نشیند

و در سکوتی که پر از کینه و غم و خشم است فرو می رود.

خلاصه قسمت دهم۱۰ مختارنامه

شرطه ها در بازار کوفه می خواهند هانی را گردن بزنند

امّا قبل از آن هانی اهالی کوفه را به بددینی و بی وفایی متهم کرده

و افشاگری می کند، در آخر او را گردن می زنند. قوم هانی حتی جنازۀ او را جمع نمی کنند.

ابن زیاد هنوز خیالش از بابت کوفه و مختار پریشان است

بن حریث اخبار سپاه مختار را به او    می دهد، عمر سعد نیز حضور دارد

ابن زیاد در باب کشتن مختار با عمرسعد مشورت می کند

سپس بن حریث را با سپاهی برای جلوگیری از ورود مختار به کوفه می فرستد تا آنها را وادار به تسلیم کند.
مختار در فکر فرو رفته ، سپاهش نیز متوقف شده اند

بن کامل، ابوذاکر و اباالحدید سعی در آرامش و دلداری مختار دارند

آنها ناامید نشده و مصممند که با ابن زیاد بجنگند که ناگهان متوجه سپاه بن حریث می شوند.
دو لشکر در جلوی هم قرار می گیرند، مختار و بن حریث چشم در چشم هم دوخته اند

بن حریث شروع به سخن کرده و می گوید که قصد جنگ ندارد و قول امان به مختار می دهد

مختار نیز تمایلی به جنگیدن ندارد و می پذیرد، یارانش مخالفند امّا مختار با آنها سخن گفته و مجابشان می کند

که نبردشان در این شرایط منطقی نیست، لذا از یارانش می خواهد که برگردند

و منتظر فرصتی مناسب باشند. سپس خود را تسلیم بن حریث می کند.
مختار را به نزد ابن زیاد می آورند، عمرسعد با پیروزی و کینه به مختار می نگرد

ابن زیاد مختار را برانداز می کند، چشمان مختار پر از کینه است

ابن زیاد با خنجرش به چشم مختار می زند. خون درصورت مختار جاری می شود

خلاصه قسمت دهم۱۰ مختارنامه

و سپس او را به سیاهچال می برند

سپس ابن زیاد با وعدۀ حکومت ری عمرسعد را برای مقابله با حسین (ع) می فرستد

مختار در سیاهچال میثم تمّار را می بیند.

دانلود تیتراژ ابتدایی مختارنامه – ظرفیت فایل ۳٫۸۱M

دانلود تیتراژ پایانی مختارنامه – ظرفیت فایل ۳٫۵۴M

********** اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج **********

خلاصه قسمت اول (۱) مختارنامه

خلاصه قسمت دوم (۲) مختارنامه

خلاصه قسمت سوم (۳) مختارنامه

خلاصه قسمت چهارم (۴) مختارنامه

خلاصه قسمت پنجم (۵) مختارنامه

خلاصه قسمت ششم (۶) مختارنامه

خلاصه قسمت هفتم(۷) مختارنامه

خلاصه قسمت هشتم(۸) مختارنامه

خلاصه قسمت نهم(۹) مختارنامه

خلاصه قسمت دهم(۱۰) مختارنامه

خلاصه قسمت یازدهم(۱۱) مختارنامه

خلاصه قسمت دوازدهم(۱۲) مختارنامه

خلاصه قسمت سیزدهم(۱۳) مختارنامه

خلاصه قسمت چهاردهم (۱۴) مختارنامه

خلاصه قسمت پانزدهم (۱۵) مختارنامه

خلاصه قسمت دهم۱۰ مختارنامه

خلاصه قسمت شانزدهم(۱۶)مختارنامه

خلاصه قسمت هفدهم(۱۷) مختارنامه

خلاصه قسمت هجدهم (۱۸) مختارنامه

خلاصه قسمت نوزدهم (۱۹) مختارنامه

خلاصه قسمت بیستم (۲۰) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و یکم (۲۱) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و دوم (۲۲) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و سوم (۲۳) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و چهارم (۲۴) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و پنجم (۲۵) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و ششم(۲۶) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و هفتم(۲۷) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و هشتم(۲۸) مختارنامه

خلاصه قسمت بیست و نهم(۲۹) مختارنامه

خلاصه قسمت سی ام (۳۰) مختارنامه

خلاصه قسمت سی و یکم (۳۱) مختارنامه

خلاصه قسمت سی و دوم (۳۲) مختارنامه

خلاصه قسمت سی و سوم (۳۳) مختارنامه

خلاصه قسمت سی و چهارم (۳۴) مختارنامه

التماس دعا

درباره‌ی نیاز جهان

موارد جالب

خلاصه قسمت سی و چهارم (۳۴) مختارنامه

خلاصه قسمت سی و چهارم ۳۴ مختارنامه ابن حُرّ به لشکر مصعب پیوسته و مصعب …

یک نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *